ارزشیابی توصیفی یا یک شوخی خنده دار!
سه شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۱۹ ب.ظ
متن در ادامه مطلب
چند سالی هست که جامعه آموزشی ما به خصوص جامعه فرهنگیان دوره ابتدایی به طور کامل با ارزشیابی توصیفی آشنا شده و تا حدودی با آن خو گرفته است.طرح تحولی عظیمی که در آغاز خیلی ها از نشدنی بودن آن سخن های زیادی به میان آوردند و دو طیف عظیم مخالفان و موافقان به بحث و جدل بر سر آن پرداختند.و چیزی که از قبل معلوم بود اجرای موکد آن در پایان تمام این بحث های کارشناسی شده و کارشناسی نشده ، فارغ از هر گونه نتیجه این مباحثات بود.
طرحی که مثل همیشه زیبا می نمود و کارشناسان! از فواید آن سخنان زیادی به میان آوردند و به صورت وسیع و گسترده ارزشیابی کمی را زیر سوال برده و در پی نابودی بی کم و کاست آن برآمدند.
کم کم همه چیز رنگ تغییر به خود گرفت.دفاتر کلاسی تعویض شد.دوره های فشرده (گاه مفید و گاهی غیر مفید) در سبد آموزشی فرهنگیان قرار گرفت. تبلیغات شروع شد، از نصب تراکت و پوستر تا انواع و اقسام بروشورها در محیط های اداری و آموزشی.کم کم صدا و سیما به میان آمد و پای کارشناسان به تریبون ها باز شد.لزوم جلسات با اولیا بیشتر از پیش احساس شد و ...
در این میلیاردها میلیارد هزینه تبلیغات صورت گرفت و طرح ناپخته ای به صورت ناخوانده میهمان مدارس کشور شد. سال ها گذشت و به تدریج کلاس اولی ها این نوبرانه گران را تا کلاس پنجم دست به دست کردند.در این میان پایه ششم متولد شد.پایه ای که کارشناسان توصیفی مدار بر سر ورود به عرصه آن مدتی دچار کشمکش بودند.اواخر سال گذشته قرار بر این شد که پایه ششم به عنوان مقدمه ورود به متوسطه دوم از ارزشیابی کمی بهره مند شود ولی در شهریور ماه همه چیز تغییر کرد و همان آقایان کارشناس به صورت ناگهانی تصمیم به توصیفی برگزار کردن این پایه گرفتند.
مبانی ارزشیابی توصیفی:
پیشرفت دانش آموز سنجیده شود
محیط آموزشی دور از اضطراب باشد
فعالیت های دانش آموز در طی سال سنجیده شود
معلم همواره از ادبیات تشویقی استفاده کند
به هیچ عنوان دانش آموز مواخذه نشود
یادگیری طوطی وار حذف شود
دانش آموز به حیطه های بالای یادگیری هدایت شود
تفکر و پژوهندگی در فراگیر تقویت شود
دانش آموزان به مهارت های گروهی سوق داده شوند
.
.
.
و از همه مهم تر "امتحان" حذف شود...
حالا با گذشت چندین و چند سال جای خالی مقابل علامت های سوال زیادی خالی مانده است.این که:
- آیا تمام یا حتی بیشتر اهداف بالا محقق شده؟
- آیا نقاط ضعف دیده و اصلاح شده؟
- آیا امکانات محیط های آموزشی کشور ما آمادگی اجرای این طرح را داشت؟
- آیا شرایط فرهنگی و تربیتی کشور ما آمادگی این تحول را داشت؟
- آیا کارشناسان! این طرح عظیم آگاهی از شرایط کلاس درس و تدریس در دوره ابتدایی را داشتند؟
- چرا با وجود تمام اشکالات این طرح هیچ اثری از اصلاح آن دیده نمی شود؟
- چرا با وجود مبرهن شدن نتایج منفی این طرح در اثر برنامه ریزی ناقص و اختراعی این طرح هنوز هم بر روی اجرای آن با همان شیوه پافشاری می شود؟
- آیا قبولی دانش آموزان به هر قیمتی به نفع سیستم آموزشی کشور است؟
- با توجه به برنامه ریزی برای تاثیر مستقیم نمره و معدل دانش آموزان در دوره متوسطه برای ورود به دانشگاه ، آیا ورود دانش آموزان بیگانه با نمره دوره ابتدایی به دبیرستان یک شوک بزرگ برای آن ها نیست؟
- آیا حذف موارد منفی اخلاقی از کارنامه های توصیفی به ضرر محیط های آموزشی نیست؟
- آیا کارنامه های دانش آموزان توصیفی به درستی و در جهت اهداف آموزشی تدوین شده یا صرفا یک امر رفع تکلیفی بوده؟
- آیا دفاتر کلاسی واقعا در جهت کمک به معلم برای تشخیص سطح دانش و مهارت دانش آموز تنظیم شده؟
- آیا با اجرای این طرح دانش آموزان انگیزه خود را برای رقابت از دست نداده اند؟
- آیا بسیاری از خانواده ها متوقع تر نشده اند؟
- آیا تغییر نظام صفر تا بیست به خیلی خوب تا قابل قبول همان تغییر صفر تا بیست به صفر تا چهار نیست؟
- آیا ارزشیابی توصیفی اغماض بزرگی در حق دانش آموزان کم تلاش و ظلم بزرگ تری در حق دانش آموزان سرآمد نیست؟
- .
- .
- .
- و از همه مهم تر آیا واقعا امتحان های پایانی حذف شده است؟*
*متاسفانه همه ما طی این چند روز با بخشنامه عجیب و غریبی مواجه شدیم. بخشنامه ای که در آن تاکید شده بود دانش آموزان پایه ششم طرح ارزشیابی توصیفی باید همانند دانش آموزان طرح ارزشیابی کمی همگی در آزمون های هماهنگ پایان سال شرکت کنند. آیا این به معنی سیاست یک بام و دو هوا نیست؟ سیاستی که در آن فقط و فقط دانش آموزان توصیفی متضرر می شوند و با روحیه ای که قرار بود طی این شش سال تقویت شود و اکنون تخریب شده وارد دوره متوسطه شوند.
چیزی که مشخص است این است که ارزشیابی توصیفی در صورت برنامه ریزی و اجرای صحیح نه تنها هیچ جای خالی در برابر علامت های سوال بالا نمی گذارد بلکه رنگ سرزندگی و پویایی و تحول واقعی(نه تحول نمایشی) به فضای فیزیکی و روانی مدرسه می زند.
چند نمونه از سیستم های ارزشیابی در حال اجرا در دنیا:
ژاپن:
پژوهش های انجام شده درخصوص فرهنگ آموزش و فرهنگ مدارس ژاپنی ها، اعجاب جهانیان را برانگیخته است. به طوری که در چندین آزمون بین المللی (TIMSS تیمز)، آموزش و پرورش ژاپن جزو کشورهای برتر جهان بوده است، همچنین مطالعات تطبیقی آموزش و پرورش نشان می دهد که آموزش و پرورش عمومی به ویژه دوره ابتدایی از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است. «آزرا ووگل»
مدارس ابتدایی در ژاپن بسیار جالب و دیدنی هستند، ساختار و نظام آموزش ابتدایی ژاپن به پرورش شخصیت کودک در این دوره بسیار توجه دارند. فضای فیزیکی مدارس ابتدایی بسیار مجهز و درخور توجه هست، به طوری که اکثر مدارس ابتدایی در ژاپن استخر دارند و فضای فیزیکی بسیار تمیز و با طراوت هستند. اما چرا مدارس ابتدایی؟
اکثر پژوهشگران آموزش و پرورش ژاپن، مدارس ابتدایی ژاپن را بسیار سرزنده، بزرگ، جالب و جاذب توصیف کرده اند، برای مثال «کومینگر» می گوید:
مدارس ابتدایی، گل سرسبد آموزش و پرورش ژاپن هستند. ژاپن در مقایسه با ایالات متحده آمریکا، سهم بیشتری از تولید ناخالص ملی خود را در مقاطع ۱۲ سال تحصیلی (ابتدایی تا دبیرستان) و مقدار کم تری از آن را در آموزش دانشگاهی خویش، هزینه می کند.
در حال حاضر در ژاپن هیچگونه امتحان نهایی وجود ندارد. ارتقاء به کلاس بالاتر بر اساس ارزشیابی داخلی انجام می گیرد و در عمل ارتقاء از کلاسی به کلاس بالاتر در مرحله آموزش اجباری ( تا کلاس نهم ) بصورت اتوماتیک و قطعی می باشد. سنجش در مدارس ژاپن معلم محور و کلاس محور است و آزمون ملی در این کشور وجود ندارد و ارتقاء در پایه های تحصیلی خود به خودی است. در سن 15 و 18 سالگی از دانش آموزان امتحان عمومی و هماهنگ گرفته می شود که از نتایج آن برای ورود به دوره دوم دبیرستان و آموزش عالی استفاده می شود.
آرژانتین:
از سال ۱۹۸۹ وضع درسی دانش آموزان با نمرات ۱ تا ۳ سنجیده می شود ( عالی ، رضایت بخش ، غیر رضایت بخش ) و اعتقاد کلی آن است که این روش موجب پایین آمدن استانداردهای آموزش شده است و بسیاری معتقدند که شیوه نمره گذاری گذشته که با اعداد ۱ تا ۱۰ مشخص می شد ، نتیجه بهتری داشت و شیوه جدید باید مورد تجدید نظر قرار گیرد.
آلمان:
ارزشیابی از دانش آموزان توسط معلمین مربوطه و بر اساس امتحانات کتبی ، شفاهی ، انجام دادن تکالیف درسی و مشارکت فعال دانش آموزان در کلاس صورت می گیرد. که نتیجه بصورت گزارش کتبی (بویژه در دوره ابتدایی) و یا بر اساس نمره گزاری در مقیاس ۶ نمره ای به اطلاع خانواده ها می رسد .
انگلستان:
انگلستان یکی از کشورهایی است که در آن بر نظام امتحانات عمومی تاکید شده است؛ در پایان سن 16 و 18 سالگی از دانش آموزان امتحانات عمومی گرفته می شود و از نتایج آن برای سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، انتخاب آنان برای دوره های بعدی آموزش و سنجش اثر بخشی موسسات استفاده می شود. در کنار موارد فوق در انگلستان آزمون های دیگری از قبیل "GCSE" گواهینامه عمومی تحصیلی متوسطه، آزمون "GSE"گواهینامه عمومی آموزشی و آزمون "Az level" پیشرفت تکمیلی و ...برای دانش آموزان برگزار می شود و گواهینامه هایی برای موارد خاص دریافت می کنند.
فرانسه:
در فرانسه در سن 15 سالگی و در پایان مرحله دوم دبیرستان در سن 18 سالگی از دانش آموزان امتحان ملی به عمل می آید و به آنان گواهینامه پایان دوره داده می شود. در سنین 8 و 11 سالگی نیز از بعضی از دروس امتحان ملی که در ارتقاء و تکرارا پایه اثر ندارد برای استفاده از نتایج آن آزمون به عمل می آید.
روسیه:
برای نمره دادن به دانش آموزان از نمرات ۱ تا ۵ استفاده می شود که ۵ بیشترین و ۱ کمترین نمره است . نمره قبولی ۳ می باشد . اگر دانش آموزی دردو یا سه درس نمره ۲ بیاورد ،هنوز اجازه ارتقاء به کلاس بالاتر را خواهد داشت . اگر دانش آموزی در سال پایانی یک نمره ۲ داشته باشد ، گواهی نامه پایان تحصیلات به وی داده میشود ولی این نمره ممکن مانع از ورود وی به مراکز آموزش عالی در برخی از رشته های تحصیلی شود .