- ۰ نظر
- ۱۷ آذر ۹۹ ، ۰۹:۴۰
پیش سازمان دهنده یک مطلب یا مفهوم کلی است که در مقدمه تدریس می آید تا مبحثی را که به شاگردان ارائه داده می شود با مباحث پیشین همان درس مربوط سازد و پایه ای برای ارتباط مفاهیم جدید با پیشین شود. در این الگو، معمولاً مطالب از کلی به جزئی مورد بررسی قرار می گیرد.
مراحل اجرای الگوی پیش سازمان دهنده:
۱-ابتدا پیش سازمان دهنده ارائه می شود که باید از مطالب درس جدید کلی تر باشد
۲- سپس معلم به ارائه مطالب و مفاهیم درس جدید می پردازد
۳- در آخر کار برای تفهیم بیشتر مطالب جدید باید مثالها و نمونه هایی ارائه می دهد.
نکات کلیدی در مورد الگوی پیش سازمان دهنده در ادامه مطلب
مراحل اجرا :
۲-جمع آوری اطلاعات: منابع گردآوری اطلاعات باید از نظر علمی معتبر باشند و اطلاعات جمع آوری شده باید با توجه به معیارهای صحیح وعلمی طبقه بندی شوند.
۳- ساختن فرضیه: منظور از فرضیه سازی، پیش بینی راه حلهای احتمالی و حدسی برای حل مسأله است. شاگرد برای ساختن فرضیه ناگزیر است به تفکر بپردازد و برای حل مسأله چندین راه را برمی گزیند.
۴-آزمایش فرضیه: فرضیه، حدسی است که براساس اطلاعات پیشین و شواهد موجود، در برخورد با دنیای خارج، در ذهن شاگرد شکل می گیرد.
۵- نتیجه گیری، تعمیم و کاربرد: فرآیند حل مسأله، باید به نتیجه منتهی شود. بدون نتیجه گیری مسأله حل نخواهد شد.
نکات کلیدی درباره الگوی حل مسئله در ادامه مطلب
روش بحث گروهی، گفتگویی است سنجیده و منظم درباره موضوعی خاص که موردعلاقه مشترک شرکت کنندگان در بحث است. این روش برای کلاسهایی قابل اجراست که جمعیتی بین 6 تا 20 نفر داشته باشند. روش بحث گروهی، روشی است که به شاگردان فرصت می دهد تا نظرها، عقاید و تجربیات خود را با دیگران در میان بگذارند و اندیشه های خود را با دلایل هستند بیان کنند.
مرحله اول: آمادگی و برنامه ریزی
1- انتخاب موضوع :
موضوعات و عناوین روش بحث گروهی و ارتباط آنها با هدف، باید در قالب کلمات و جملات صریح و روشن بیان شود.
2- فراهم کردن زمینه های مشترک:
قبل از شروع بحث گروهی، لازم است سطح اطلاعات شاگردان درباره موضوع یکسان شود.
3- تعیین نحوه آرایش شبکه های ارتباطی:
ترتیب قرار گرفتن و نشستن فراگیران، در نوع ارتباط موثر است.
- رهبر گروه
- شاگردان
- شخص مهمان
- ناظر یا ارزیاب
مرحله دوم: روش اجرای بحث گروهی
1- وظایف معلم در روش بحث گروهی
الف: فراهم کردن امکانات
ب: شرکت در بحث:
معلم موظف است در شروع بحث، تحت عنوان مقدمه هدف و ضوابط بحث گروهی را شرح دهد و باید نقش خود را در جریان بحث تا حد یک شنونده کاهش دهد.
ج: کنترل و هدایت بحث
2- وظایف شاگردان در جریان بحث گروهی
معلم باید نقش شاگردان را بدقت به آنان بیاموزد. شاگردان باید درباره موضوع از قبل، مطالعه کنند وسط حرف دیگران نپرند. با یکدیگر صحبت نکنند، کاملاً به صحبتهای دیگران گوش کنند، انتظار نداشته باشند که نظر آنها حتماً پذیرفته شود.
نکات کلیدی در مورد روش بحث گروهی در ادامه مطلب
اساس این روش بر اصول یادگیری اکتشافی استوار است. در این روش، موقعیت و شرایطی فراهم می شود تا شاگردان خود از طریق آزمایش به پژوهش بپردازند و جواب مسأله را کشف کنند. این روش، فعالیتی است که در جریان آن، شاگردان عملاً با به کاربردن وسایل و تجهیزات و مواد خاص درباره مفهومی خاص تجربه کسب می کنند. برای موضوعات علوم تجربی روش بسیار مناسبی است ولی در روانشناسی و سایر علوم انسانی نیز از آن استفاده می شود.
این روش می تواند کیفیت یادگیری را افزایش دهد. برای ارضای حس کنجکاوی و تقویت نیروی اکتشاف و اختراع و پرورش تفکر انتقادی فراگیران بسیار مفید است و اعتماد به نفس و رضایت خاطر را در دانش آموزان ایجاد می کند.
نقش معلم در این روش، هدایت شاگردان و نظارت بر کار آنهاست
با توجه به این که انجام بعضی از آزمایشها خطرناک است باید در ابتدا آن آزمایش توسط معلم با دقت صورت گیرد و سپس دانش آموزان در حضور معلم به آزمایش بپردازند با این حال، رعایت موارد ذیل می تواند مفید باشد:
1- وسایل و ابزار آزمایش قبل از تدریس فراهم و سازماندهی شود.
2- قبل از آزمایش، برای اطمینان و گرفتن نتیجه مطلوب، آزمایش به صورت تمرینی انجام شود.
3- هنگام آزمایش، وسایل موردنیاز روی جعبه آزمایش قرار داده شود.
4- برای جلوگیری از انحراف توجه شاگردان، وسایل اضافی، در داخل جعبه آزمایش گذاشته شود.
5- قبل از آزمایش به وسیله پرسش، توجه شاگردان به جریان آزمایش جلب شود.
6- آزمایش به گونه ای انجام شود که همه شاگردان براحتی بتوانند آن را ببینند.
7- در ضن آزمایش، از سایر روشها، مثلاً روش سخنرانی نیز استفاده شود.
محاسن و محدودیتهای روش آزمایشی در ادامه مطلب
1- مرحله آمادگی:
معلم باید هدف از تدریس را دقیقاً مشخص کند و امکانات لازم را از قبل فراهم نماید و از سالم بودن آن ابزار اطمینان حاصل کند.
2- مرحله توضیح:
معلم قبل از انجام تدریس، باید اهداف تعیین شده را برای شاگردان به وضوح بیان کند، نحوه و علت انجام دادن عمل را توضیح دهد و سوالاتی را که انتظار دارد شاگردان در پایان تدریس، پاسخ دهند را مطرح کند که باعث جلب توجه شاگردان شود.
3- مرحله نمایشی:
معلم باید روش صحیح کار و مراحل آن را به نمایش بگذارد و بعنوان مثال فرآیند کار یک موتور دیزل را به دانش آموزان توضیح دهد.
4- مرحله آزمایش و سنجش:
بعد از احرای مراحل بالا، معلم باید از دانش آموزان بازخورد دریافت کند تا متوجه شود که دانش آموزان موضوع را فهمیده اند یا نه ( مهارت لازم را کسب کرده اند یا نه؟) و در صورت بروز مشکل، معلم نقایص را برطرف نماید که با پرسشهای کتبی یا شفاهی می تواند به این موضوع دست یابد.
محاسن و محدودیت های روش نمایشی در ادامه مطلب
این الگو، توسط "رابرت گلیزر" در سال 1961 مطرح شد که در 1971 توسط "راجرز" و "رابینسون" بسط داده شد.
در این الگو، فرآیند تدریس به پنج مرحله تقسیم می شود:
1) تعیین هدفهای تدریس و هدفهای رفتاری:معلم باید هدفهای تدریس خود را به صورتی عینی و قابل اندازه گیری تعریف و مشخص کند.
2) تعیین رفتار ورودی و ارزشیابی تشخیصی: اصطلاح رفتار ورودی در اینجا منعکس کننده کلیه یادگیریهای گذشته فراگیران، تواناییهای عقلی، وضع انگیزشی و برخی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در یادگیری و میزان رشد آنان است.
3) تعیین شیوه ها و وسایل تدریس: در این مرحله معلم با آگاهی از شرایط و موقعیت آموزشی یکی از روشها مانند روش سخنرانی، آزمایشی، آموزش انفرادی و ... را انتخاب کند و وسایل تدریسی را نیز با توجه به مفاهیم و شرایط و ویژگیهای فراگیران را برگزیند.
4) سازماندهی شرایط و موقعیت آموزشی: معلم باید قادر باشد که با ابتکار و خلاقیت، حداکثر استفاده از امکانات موجود، در امر تدریس و تحقق اهداف آموزشی را ببرد.
5) ارزشیابی و سنجش عملکرد: معلم در این مرحله علاوه بر ارزشیابی های معمولی می تواند عملکرد شاگردان را در موقعیتهای متعدد، مانند انجام دادن پروژه، شرکت در فعالیتهای آموزشی و ... را ارزیابی کند و در صورت عدم موفقیت با توجه به نتایج ارزشیابی به ترمیم و اصلاح مراحل قبلی الگو اقدام کند.
یادگیری از طریق دو روش می تواند صورت بگیرد. ۱-رو ش استقرائی یا روش جزء به کل ۲- روش قیاسی یا روش کل به جزء. فرض کنید دو نفر برای بدست آوردن موقعیت جغرافیایی شهر تهران به مطالعه این شهر می پردازند. نفر اول برای این منظور سوار اتومبیل خود می شود و به خیابانها و نقاط مختلف شهر میرود تا از طریق آن تصور کلی از تهران را بدست آورد(روش استقرائی) اما نفر دوم سوار بر هواپیما میشود و از بالا به تهران نگاه میکند و بدون درگیر کردن خود در جزئیات تصور کلی را از شهر بدست می آورد و سپس از پائین به مطالعه جزئیات میپردازد.(روش قیاسی). |
درک مفهوم درس از کل به جز بسیار پر اهمیت است برای این منظور ابتداء مفاهیم کلی درک و سپس تقسیم بندی میشود در مرحله بعد مسائل جزئی مربوط به کلیات درک و ارتباط داده میشود. چنین روشی میتواند مغز را در یادگیری یاری دهد چون وقتی مغز تصوری از یک مفهوم بدست می آورد جزئهای مربوط به آن را هم در قالب همان کلیت قرار میدهد و این فراموشی را به حداقل می رساند.
به عنوان مثال، وقتی مغز ما مفهوم میز را در ک می کند آنوقت هزاران میزی که در خارج از ذهن ماست و صورت های مختلفی دارد در قالب میز در مغز ما دسته بندی میشود اما اگر مفهوم میز را ما درک نمی کردیم آنوقت هزاران میز را جدا جدا تصور می کردیم در نتیجه نگهداری صورت همه آنها برای ما بسیار مشکل بود.
در رابطه با نحوه خواندن کتابهای به روش کل به جزء، فرض کنید در کتاب علوم دوره راهنمائی بخشی به نام نیرو وجود دارد سپس موضوعات مختلفی در این بخش شرح داده شده است مثل اصطکاک، نیروی جاذبه، نیروی آهن ربا و غیره. یادگیری از کل به جزء در صورتی محقق می شود که:
۱- ابتداء مفهوم نیرو برای دانش آموز درک شود.
۲- دانش آموز این را درک کند که آن بخش کلا در مورد نیروست.
۳- انواع نیرو را در آن بخش ببیند و علت نیرو بودن آن را بفهمد و بتواند آنها را با مفهوم کلی نیرو ارتباط دهد.
۴ - در پایان بتواند جزئیات تک تک نیروها را درک کند.
چنین روشی در یادگیری میتواند دانش آموز را مسلط نشان دهد و یادگیری او را هوشمندانه گرداند. گر چه یادگیری از جزء به کل در بعضی عرصه ها مثل ورزش بیشتر مورد توجه است اما روش کل به جزء در حوزه آموزش مدرسه خصوصا در مطالعه کتابها بدون معلم، موثر تر نشان میدهد.